وجدان؟!

"اولش همون موقع است  که خدا داشت منو مجبور می‌کرد به آدم که از لجن ساخته شده بود سجده کنم.داشت غرور منو می‌شکست خب، من از آتش ام ها؟ از یه ماده ی برتر، حالا نه برتر از همه چی ولی از لجن که برترم دیگه. شما بگین، این آخه انصافه؟ آره؟! کثافت های ترسو، از این می‌ترسین که داره صداتون رو می‌شنوه، نه؟ اگر قراره همیشه قضاوت‌هاتون از ترس جهنم باشه یا حسرت بهشت، پس من نمی‌دونم این وجدان رو برای چی داده به شماها."


نام من سرخ

اورهان پاموک



ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
بی همگان به سر شود بی تو به سر نمی شود
می خوانمـشان
Designed By Erfan Powered by Bayan