تو هر پیجی که توی اینستاگرام میرفتم این دوروز، مردم نوشته بودند کلاه قرمزی بی دنیا شد و ... اما هیچ کس برای دو فرزند خانم فنیزاده دلسوزی نمیکرد. دو پسری که بیمادر شدند. همه فقط کلاه قرمزی رو میدیدند.
- پنجشنبه ۹ دی ۹۵
تو هر پیجی که توی اینستاگرام میرفتم این دوروز، مردم نوشته بودند کلاه قرمزی بی دنیا شد و ... اما هیچ کس برای دو فرزند خانم فنیزاده دلسوزی نمیکرد. دو پسری که بیمادر شدند. همه فقط کلاه قرمزی رو میدیدند.
"اولش همون موقع است که خدا داشت منو مجبور میکرد به آدم که از لجن ساخته شده بود سجده کنم.داشت غرور منو میشکست خب، من از آتش ام ها؟ از یه ماده ی برتر، حالا نه برتر از همه چی ولی از لجن که برترم دیگه. شما بگین، این آخه انصافه؟ آره؟! کثافت های ترسو، از این میترسین که داره صداتون رو میشنوه، نه؟ اگر قراره همیشه قضاوتهاتون از ترس جهنم باشه یا حسرت بهشت، پس من نمیدونم این وجدان رو برای چی داده به شماها."
نام من سرخ
اورهان پاموک
مشکلم بخت بد و تلخی ایام نیست
مشکلم پوشوندنِ پینه ی دستام نیست
مشکلم نون نیست ،آب نیست ،برق نیست
مشکلم شکستنِ طلسمِ تنهایــی ست
خب سه روز از عضویت من در بیان می گذره وتقریبا با همه چیز آشنا شدم.بار اولی که وارد پنل مدیریت شدم به نظرم همه چیز گیج کننده بود! اما الان حس خیلی خوبی دارم. برای منی که با بلاگفا و پرشین بلاگ کار کردم کار کردن در محیط بیان برام خیلی متفاوت و پیچیده است و صد البته لذت بخش! بیان همه ی اون امکاناتی رو که یک بلاگر احتیاج داره فراهم می کنه. دوتا از ویژگی های بیان که خیلی عالی هستن یکی این ویژگی آپلود مستقیم هست (دیگه نیاز نیست بری به سایت های آپلود و یوزر پسورد وارد کنی) و اون یکی معرفی وبلاگ های برتر ه. پیدا کردن وبلاگ هایی که نویسنده ی خوبی و همینطور حرفای خوبی داشته باشن در حال حاضر برای من حکم گنج رو دارن.
امیدوارم بیان از لحاط امنیت و حفظ اطلاعات قوی باشه. نه مثل بلاگفا!
و واقعا چرا زودتر نیومدم اینجا؟
همیشه دلم می خواسته که بنویسم. همیشه. گاهی هم نوشتم اما هیچ وقت اون طور که دلم میخواسته نشده. تبدیل شدن به نوشته های ضعیفی که فقط یک بار می شد خوندشون. یه مدت توی دفتر خاطرات ام می نوشتم و یه مدت هم توی وبلاگی در سیستم بلاگفا که البته از دست رفت. حالا می خوام دوباره شروع کنم. بالاخره باید از یک جایی شروع کرد!
این روزها وبلاگ نویسی از مد افتاده. تلگرام و اینستاگرام روی بورس هستند. مردم دیگه علاقه ای به خوندن متن های بلند ندارن و به متن های کوتاه تلگرام و کپشن های اینستاگرام راضی اند. اما من دوست ندارم. دوست ندارم توی صفحه هایی با قالب و شکل تکراری و با محدودیت بنویسم. وبلاگ نویسی، دنیایی فراتر از کپشن نویسی و کانال های تلگرامی داره!ورود دوباره ی خودم رو به دنیای وبلاگ نویسی تبریک می گم! :)